در سر سرای وجود من تنها نامی که
می درخشد نام توست سردار بیست و پنج
سال میگذرد و ما در زندگی روز مرگی خود
غوطه وریم ...و تو هنوز در صف اول جهاد ...
تو در حیاتی و ما در ممات ...
خیال تو با من است همیشه ...
تنهایم مگذار سردار
..............فقط برای تو خواهم نوشت که قلعه قلبم را فتح کرده ای ..............
و تو نیز تنهایم مگذار سردار ...